صلح پایدار
جمعه 10 / 3 / 1396برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : ارادتمند
تفسير جامع، ج2، ص: 125 در كافى بسند خود از عبد اللّه بن سنان روايت كرده در آيه إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ 105 گفت حضرت صادق عليه السّلام بمن فرمود بخدا قسم خداوند احكام را بكسى غير از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه طاهرين تفويض نكرده است و اين آيه را تلاوت فرمود. و در محاسن از موسى بن اشيم روايت كرده گفت از حضور حضرت صادق عليه السّلام در خواست كردم وقتى را معين كنند كه براى پرسش مسائلى شرفياب شوم روزى را قرار گذاشتند روز موعود شرفياب شده سؤالات خود را مطرح نموده و جواب شنيدم در اين هنگام شخص ديگرى وارد شد عينا مسائل مرا سؤال كرد حضرت جوابهائى غير از آنچه بمن داده بودند باو فرمود من متحير شدم همينكه آنشخص خارج گرديد يكنفر ديگر وارد شد او هم عين مسائل مورد بحث را پرسيد جوابى باو فرمود كه غير از جواب من و شخص اول بود و از اين جهت متأثر و غمگين شده و نزديك بود كه كافر شوم شخص سومى اجازه خواست وارد شد او نيز همان مسائل ما را سؤال نمود جوابى باو دادند بر خلاف همه ما چنان خانه بنظرم تاريك شد و اندوهى مرا گرفت كه فوق آن تصور نشود ناگاه آنحضرت متوجه من شده با دست مبارك به كتف من زد و فرمود اى پسر اشيم خداوند بسليمان بن داود ملك و سلطنت عطا فرموده و گفت: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ ص 39 و تفويض كرده امر دين را به محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ 105 و خداوند آنچه را كه بمحمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تفويض فرموده بما ائمه نيز تفويض نموده است.
تفسير جامع، ج2، ص: 125 در كافى روايت كرده بسند خود از ابى الجارود در آيه لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ114 تا آخر آيه گفت حضرت باقر عليه السّلام فرمود هر وقت براى شما حديثى بيان نمايم از من به پرسيد كه در كجاى قرآن بآنحديث اشاره شده است
تفسير جامع، ج2، ص: 129 ابن بابويه از حضرت عبد العظيم روايت كرده در معنى آيه وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا 125 گفت شنيدم از حضرت امام على النقى فرمود ابراهيم را خداوند از اينجهت خليل خود گردانيد كه زياد صلوات بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او ميفرستاد.
تفسير جامع، ج2، ص: 133 وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً (140 عياشى روايت كرده در آيه وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها تا آخر آيه از حضرت رضا عليه السّلام فرمود هر گاه شنيديد كه شخصى انكار حق و تكذيب او را مينمايد و از اهل طايفه شماست از نزد او بلند شويد و ترك مراوده نمايند. و در روايت كشى از آنحضرت است كه بمحمد بن عاصم فرمود اى محمد بمن خبر دادهاند كه تو با واقفىها مجالست مينمائى (واقفىها كسانى هستند كه در امامت حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام توقف كردهاند) عرض كرد بلى فدايت شوم لكن من با عقيده آنها مخالف هستم فرمود با آنها مجالست نكنيد خداوند اين آيه را براى شما نازل كرده أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها هر گاه شنيديد كه بعضى از ائمه شما را تكذيب و سخريه ميكنند با آنها مراوده و مجالست نكنيد و گر نه شما هم مانند آنان باشيد و مراد از كافرين در اين آيه واقفيه و هر آنكه منكر يكى از ائمه است ميباشد و مراد از آيات اللّه ائمه طاهرين عليه السّلام است. عياشى روايت كرده از مفضل بن عمر در آيه وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ گفت از حضرت صادق عليه السّلام مفهوم آيه را سؤال نمودم فرمود اين آيه در باره ما خاندان نبوت نازل شده اى مفضل هيچ يك از فرزندان و ذرارى فاطمه نيست كه بميرد و از دنيا خارج شود مگر آنكه اقرار بامامت ائمه معصومين و امام زمان خود نمايد چنانچه فرزندان يعقوب بيوسف اعتراف و اقرار كردند وقتى كه گفتند لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا 91 يوسف بخدا قسم خداوند ترا از ميان ما برادران به پيغمبرى برگزيد.
و نيز از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود هيچيك از افراد يهودى و نصارى و ساير اديان باطله ديگر نمىباشند مگر آنكه هنگام مرگ پيغمبر و امير المؤمنين را مشاهده نمود و بفهمند كه آن دو بزرگوار بر حق بوده و آنها برسول و امير المؤمنين كافر هستند.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |